پسر منپسر من، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

روزهای کودکی میم

peppa pig انگلیسی بدون درد و خونریزی

این پپا یک دختر کوچولوی بامزه است که با مامان خوک و بابا خوک و جورج ،داداش بانمکش ، توی یک جایی زندگی میکنند که حیوانات مختلفی با خانواده هایشان هم در مجاورت آنهایند . از ویژگیهای مثبت این موجود دوست داشتنی و داستانهایش ، به غیر از اهداف آموزشی باید به داستانهای نوین ،غیر تکراری ، دور از کلیشه های رایج در داستانهای کودکان ، صدا گذاری عالی و طبق استانداردهای جهانی و شخصیت پردازی فوق العاده اشاره کرد . این مجموعه شامل 8 دی وی دی است که هر کدام شامل 7-8 اپیزود جداگانه است . من این مجموعه را از نمایشگاه کتاب تهران گرفتم با قیمت 24 هزار تومان . وقتی میم شروع به دیدن این برنامه کرد در همان دقایق اول متوجه توجه خیلی خیلی زیاد او شدم  و از همان...
9 شهريور 1394

بازگشت دوباره

1. اینجا حسابی خاک گرفته و باید یک دستی به سر و گوش این خانه بکشم و از این به بعد بیشتر اینجا سر بزنم . 2. اسم میم را نوشتیم پیش دبستانی و از امسال رسما وارد دنیای متفاوتی خواهد شد کما اینکه دلشوره های من به برای ورود به این دنیای جدید به قوت خود باقی است . 3. زبان انگلیسی خیلی خوب دارد پیش میرود . عملا من و پسرک روزی نیم ساعت با هم صحبت میکنیم و من لذت میبرم و توی دلم قندها آب میکنم برای حرف زدنش و کم نیاوردنش و کلمه ساختنش و لهجه ی زیبای بریتانیایی اش . و در یک پست خیلی مفصل باید بگویم که این جهش را مدیون یک بچه خوک دوست داشتنی هستیم . 4. کلاس موسیقی هم کما فی السابق برقرار است و خوب پیش میرود . الان بلز هستند و کلاسشان بعد از سفر...
4 شهريور 1394

6. مهارتهای زندگی (3)

داشتم با چرخ خیاطی کار میکردم . ...... بقیه اش را میتوانید حدس بزنید : " مامان منم یکی بزنم ؟ "   " مامان تورو خدا فقط یه دونه " " مااااااماااااااان " " بزنم "      " ؟؟؟؟؟ " پارچه نداشتیم ، رفت و تعدادی مقوا که قبلا مربع مربع بریده بود را آورد و شروع کرد به دوختن آنها به هم . مواظبش بودم .. احتیاط های لازم را توضیح دادم ..... دستش را اجازه نداشت نزدیک سوزن ببرد و چون مقوا بود کلا صاف می ایستاد و نیازی نبود که با دست آن را محکم نگه دارد ... همین طور دوخت و دوخت . و نتیجه اش این شد : ...
17 خرداد 1394

5. فلش کارت

 یک سایت هست به نام  www.kizclub.com   ، که برای آموزش ( خصوصا آموزش زبان ) به کودک ، بخشهای قابل چاپ رایگان دارد . بسیار شیک و مجلسی وارد سایت میشوید و بخش مورد نظر خود را انتخاب میفرمایید ( آوا شناسی ، شعرهای کودکانه ، کاردستی ، فلش کارت ، داستان ، حروف الفبا و ... ) .  برای والدینی مثل ما  ( واقع در خاور میانه ) که برای نیاز های ساده ی کودکان باید خودرا به خاک و خون  بکشانیم ، وجود این سایتها ، از "هیچی " بهتر است . طبقه بندی مطالب این سایت از مبتدی تا پیشرفته است ، پس میتوان آنرا برای کودکان مختلف استفاده کرد . ما این فلش کارتها را پرینت گرفتیم : و ما یک کم  آنها را رن...
17 خرداد 1394

4. کرمهای ابریشم مرحوم

ماجرای این کرمهای نازنین به نمایشگاه کتاب بر میگردد که در مورد آن کم کم مطالبی را خواهم گذاشت . از بکی از نشرها ی نمایشگاه که اسمش را یادم نمی آید یک کتاب در مورد چرخه ی زندگی کرمهای ابریشم خریدم با ای فکر که تا کی همه چیز را به صورت تئوری برای این بچه توضیح دهم که ناگهان در بخص وسایل کمک آموزشی با غرفه ی پرورش کرمها مواجه شدم ، دو عدد خانم جوان خوشرو با یک جعبه بزرگ پر از کرم که در هم و در برگهای توت میلولیدند . با این که قیمت تقریبا نامتعارفی داشت ( هر عدد دو هزار تومان ) ولی من به قدری ذوق زده بودم که اصلا به قیمت توجهی نکنم و ثانیا  کرمهای خوبی بودند و خدمات پیش و پس از فروش خوبی داشتند . ده عدد کرم همراه با یک جعبه ی جا کرمی که ...
15 خرداد 1394

3. ماجرای میم و چاپ داستانش

http://mamanmim.persianblog.ir/post/43/       آخرین مطلب در پرشین بلاگ گذاشتم مال همین داستان بود که با وجود هفته ها تلاش من ، موفق نشدم عکسهایش را در وبلاگ بگذارم . که ادرسش در بالای این پست هست . و حالا این هم از عکسها : روی جلد مجله ی عروسک .+ صفحه ی داستان . ...
15 خرداد 1394

2.آدرس وبلاگ قبلی

http://mamanmim.persianblog.ir/     ..... شاید برای مراجعات قبلی مورد استفاده واقع شود . اسم وبلاگ هم اگر با " شازده کوچولو ف الف " سرچ شود ، قابل دستیابی است . ...
15 خرداد 1394

شروعی دوباره

این یک شروع دوباره است . یک سال بود که در پرشین بلاگ همراه روزهای کودکی میم بودیم . ولی بی وفایی ، مشکلات ، بی سامانی و نقصهای پی در پی آن باعث شد علیرغم میل باطنی به جایی دیگر کوچ کنیم به امید خدمات بیشتر .   میم جان ، تک پسر زندگی ماست و وجودش پر از زندگی است برای پدر و مادرش .  ورود خود را خوش آمد میگویم .
15 خرداد 1394

روی ابرها سیر میکنیم

د نمیدانم قبلا راجع به آن گفته بودم یا نه ؟ حوصله نداشتم آرشیوم را چک کنم . برای میم جان کتابچه های کوچکی درست کرده بودم با صحافی کاموی رنگی و جلد های مقوایی ضخیم . به او گفتم اینها کتابهای تو هستند و شما باید داستان آن را بنویسی و نقاشی اش را بکشی . خیلی فشار نیاوردم به او و هر آنچه گفت را عینا نوشتم ( بدون پس و پیش ) . و از آنها 5 تا به مرور درست کردیم . با داستانهای متفاوت . وبه این ترتیب می خواستم حس خلاقیت و تخیلش را به جهاتی جدید هدایت کند تا ذهن خودش را بیشتر بشناسد . ای را تا اینجا داشته باشید . چندی پیش از طریق دوستی که کارش در زمینه ی ادبیات است با مجله ای به نام " عروسک سخنگو " آشنا شدم که در باره و برای&...
6 خرداد 1394