پسر منپسر من، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

روزهای کودکی میم

بدون عنوان

1393/8/28 1:56
نویسنده : مامان میم
125 بازدید
اشتراک گذاری

-اولین کار این هفته ی ما ، یک هزار پا با جای تخم مرغ است . میزان دخالت= 55% . رنگ کردن ، ایده استفاده از پیچ برای پا ها ، انتخاب چشم و دهان و دماغ و شاخک با میم جان بود .

2- راه کار های یک مادر گوشت خوار برای یک بچه ی گوشت نخوار . همه اش هم میل شد .

3-  توی یخچال گشتم و از هر خوراکی ای که میم دوست داشت کندم ، گذاشتم توی بشقاب . بعد چشمای میم را بستم و ازش خواستم حدس بزند که چه خوراکی ای توی دهانش میگذارم . خیلی هیجان داشت تا بداند خوراکی بعدی چیست و مبادا دوستش نداشته باشد و به خاطر همین هیجان و آدرنالین زیاد ، خواست که چشمهایش را نبندم و خودش قول میدهد که آنها را باز نکند . که چند بار هم یواشکی زیر قولش زد که به رویش نیاوردم.

 4- به او گفته بودم تا از حمام برمیگردم لباسهایی را که میخواهد در عروسی بپوشد انتخاب کند .

6-یک کار خیلی خوب کردیم که از خودم خیلی راضیم . یک روز میم طبق معمول نقاشی میکرد که گفت : " ماما ن میخوام نقاشی هامو فروشی کنم ( بفروشم ) " . گفتم : " به کی الان که ففقط من خونه ام " و بعد پیشنهاد دادم نقاشی های بیشتری بکشد تا فردا شب که مهمانی هستیم بیاورد و آنجا بفروشد . قیمت هم 500 تومان گذاشتیم . فردا شب 10 تا از نقاشی هایش را به عمو و دختر عمو و خاله و دختر خاله و عمه و پسر عمه فروخت . تا مزه ی اولین درآمدش در ذهنش بماند ، بردمش مغازه و یک کیمدی خرید . غروری که هنگام گذاشتن پولهایش روی پیشخوان مغازه داشت با هیچ چیز قابل تعویض نبود .

7-نقاشی منتخب این هفته : یک دزد دریایی خفن و یک دایناسور خشمگین که شکار بینوایش را میخواهد بخورد و یک عدد خانه خدا به صورت وی آی پی با صندلی راحتی چرخشی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)